جدول جو
جدول جو

معنی کل دادن - جستجوی لغت در جدول جو

کل دادن
(رَ گُ تَ)
به نر دادن ماده را از گاو و گوسفند. فحل دادن گاو ماده و امثال آن. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به کل خوردن شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از هل دادن
تصویر هل دادن
فشار دادن چیزی برای حرکت به جلو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دل دادن
تصویر دل دادن
کنایه از عاشق شدن، فریفته شدن، دل بسته به چیزی شدن، علاقه پیدا کردن، توجه کردن، دقت کردن، جرئت دادن، دلیر ساختن، برای مثال روی خندان طبیبان دل دهد بیمار را / باغبان بگشا ز ابرو چین که بیمار دلم (دانش - لغتنامه - دل دادن)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شکل دادن
تصویر شکل دادن
تاشیدن چهرنیدن دسیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هل دادن
تصویر هل دادن
با فشاری دفعی چیزی یا کسی را افکندن، تنه زدن، بسویی راندن
فرهنگ لغت هوشیار
رهاکردن آزادکردن آزاد گذاشتن، آزاد کردن کسی از زندان. یا ولا دادن صدا. آواز خواندن، داد و بیداد کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کش دادن
تصویر کش دادن
طول دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کز دادن
تصویر کز دادن
چیزی را بر آتش گرفتن تا موی او بسوزد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غل دادن
تصویر غل دادن
غلتانیدن چیزی مدور در سطحی
فرهنگ لغت هوشیار
عاشق شدن دلداده گشتن، علاقه یافتن، توجه کردن دقت نمودن، دلیر ساختن جرات دادن، یا دل دادن وقلوه گرفتن با اشتیاق گرم گفتگو شدن، راز و نیاز کردن (عاشق و معشوق)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غل دادن
تصویر غل دادن
((~. دَ))
غلتاندن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دل دادن
تصویر دل دادن
((~. دَ))
عاشق شدن، توجه بسیار کردن، دلیر ساختن، دلداری دادن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کش دادن
تصویر کش دادن
((کِ. دَ))
طول دادن، طولانی کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شکل دادن
تصویر شکل دادن
لتشكيلٍ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از شکل دادن
تصویر شکل دادن
Form, Shape
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از شکل دادن
تصویر شکل دادن
former, façonner
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از شکل دادن
تصویر شکل دادن
formar, dar forma
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از شکل دادن
تصویر شکل دادن
формировать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از شکل دادن
تصویر شکل دادن
formen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از شکل دادن
تصویر شکل دادن
формувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از شکل دادن
تصویر شکل دادن
formować
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از شکل دادن
تصویر شکل دادن
形成 , 塑造
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از شکل دادن
تصویر شکل دادن
formar, moldar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از شکل دادن
تصویر شکل دادن
formare, modellare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از شکل دادن
تصویر شکل دادن
आकार देना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از شکل دادن
تصویر شکل دادن
membentuk
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از شکل دادن
تصویر شکل دادن
شکل دینا , شکل دینا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از شکل دادن
تصویر شکل دادن
রূপ দেওয়া , আকার দেওয়া
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از شکل دادن
تصویر شکل دادن
สร้างรูป , ปั้น
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از شکل دادن
تصویر شکل دادن
kuunda
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از شکل دادن
تصویر شکل دادن
şekil vermek
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از شکل دادن
تصویر شکل دادن
vormen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از شکل دادن
تصویر شکل دادن
לעצב , לעצב
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از شکل دادن
تصویر شکل دادن
형성하다 , 모양을 만들다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از شکل دادن
تصویر شکل دادن
形作る
دیکشنری فارسی به ژاپنی